100 «وَما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤمِنَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ»
ترجمه :
100. و نمىباشد از براى هر نفسى اينكه ايمان آورد مگر به اذن خداوند و قرار مىدهد پليدى را براى كسانى كه عقل ندارند و تعقل نمىكنند.
تفسير :
[ ايمان و تمام افعال اختيارى با مشيت حق، تحصيل مىشود]
مكرر گفتهايم هيچ امرى در خارج تحقق پيدا نمىكند مگر به اذن الهى حتى افعال اختياريه عباد، چنانچه مىفرمايد: «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللّهِ»[1]، و اين منافات با اختيار ندارد، زيرا خداوند بر حسب علم ازلى مىداند كه فلان بنده در فلان وقت فلان فعل از او به اختيار صادر مىشود و بر وفق نظام جُمَلى هم مشيت و اذن الهى هم موافق باشد تحقق پيدا مىكند، اميرالمؤنين عليهالسلام در دعاى كميل دارد:
«إلهي و مَولاي، أجريتَ عليَّ حُكماً اتّبعتُ فيه هَوى نفسي، و لم أَحتَرِس فيه من تزيينِ عدوّي، فغرّني بما أهوى، وأسعدَهُ على ذلك القضاءُ فتجاوزتُ بما جرى عليّ من ذلك بعض حدودك، و خالفت بعض أوامرك...»[2] الدعاء.
كه متابعت هوا و تزيين عدو و تجاوز از حدود و مخالفت اوامر را نسبت به عبد مىدهد با مساعدت قضاى الهى، پس بناءً على ذلك «وَما كانَ لِنَفْسٍ»نكره در سياق نفى افاده عموم مىكند؛ يعنى هيچ نفسى نيست «أَنْ تُؤمِنَ»اينكه ايمان آورد از روى ميل و شوق و اختيار «إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ»مگر با موافقت مشيت الهى و اذن تكوينى حق، و الاّ اذن تشريعى كه نسبت به تمام نفوس شده و امريه صادر شده.
«وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ»ضمير «يجعل» به اللّه برمىگردد مطابق سياهى قرآن كه به ياء قرائت شده، و «رجس» پليدى است و رجس اقسامى دارد: نجاسات ظاهريه، افعال قبيحه، اخلاق رذيله، عقايد فاسده، عذاب دنيوى و اخروى، غضب الهى. و كسانى كه از جميع ارجاس مصون و محفوظ بودند اهل بيت رسول اللّه صلىاللهعليهوآله بودند: «إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[3]، و جميع مراتب رجس، «عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ». گذشت كه عقل دو معنى دارد: يكى، مقابل جنون كه از شرايط عامه تكليف است و ديوانه رجسى ندارد و ديگر، مقابل جهل، آن هم جهل مقابل علم، بلكه به معنى حمق و نَكْرا و مكر و شيطنت كه جميع كفار و مشركين و معاندين و مخالفين و ارباب ضلالت دارند ولو بر حسب ظاهر بعضى از آنها محكوم به طهارت باشند لكن در باطن انجس من الكلب هستند و جعل الهى به واسطه آن خباثت باطنيه و عناد و عصبيت و كبر و نحوستى[است] كه در آنها بود.
--------------------------------------------------------
[1] . آنچه قطع مىكنيد از درخت خرما يا وا مىگذاريد ايستاده بر ريشههاى آنها پس به اذن خداى متعال است. سوره حشر: آيه 5 .
[2] . اى خداو مولاى من! تو حكمى را بر من مقرر كردى كه من در آن از هواى نفس خود پيروى كردم و خود را از وسوسه دشمن كه گناه را در نظرم زيبا جلوه داده بود، حفظ نكردم، پس او مرا در اين پيروى از هواى نفس فريب داد و قضاى آسمانى نيز او را در اين امر كمك كرد تا اينكه من در اين كار از برخى از حدودت پا فراتر نهاده و با برخى از دستورهايت مخالفت كردم. مصباح المتهجّد: ص585، و اقبال الأعمال: ج3، ص333 با اندكى اختلاف.
[3] . و جز اين نيست اراده فرموده خداوند متعال كه ببرد و دفع كند رجس و پليدى را از شما اهل بيت و پاك و پاكيزه كند شما را پاك كردنى. سوره احزاب: آيه 33 .
آیه ١٠٠ « وَما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤمِنَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّه ... »
- بازدید: 2915