آیه ٢٢١ : « فوَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتّى يُؤمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌٌ ... »

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

221  « وَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتّى يُؤمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتّى يُؤمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النّارِ وَاللّه‏ُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ »
ترجمه :
221 . و زنان مشركه را نكاح نكنيد تا اينكه ايمان بياورند و هر آينه كنيزكِ مؤمن بهتر است از زنِ مشرك ، اگر چه محسنات [= حُسن] ظاهرى آن زن مشرك در نظر شما نيكو جلوه كند ، و نكاح نكنيد مردانِ مشركْ را تا اينكه ايمان بياورند و هر آينه بنده مؤمن بهتر است از مرد مشرك ، اگر چه جمال و مال آن مرد مشرك در نظر شما نيكو جلوه كند ، اينان ، يعنى مشركان ، به آتش دعوت مى‏ كنند و خداوند به اذنِ [= اجازه و رخصت] خود به بهشت و آمرزش دعوت مى ‏نمايد ، و آيات خود را براى مردم بيان مى‏ كند ، باشد كه متذكر شوند.
تفسير :
« وَلا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ » ، اجماع جميع مسلمين از عامّه و خاصّه بر اين است كه تزويج زن مشركه بر مرد مسلمان و تزويج زن مسلمان بر مرد مشرك جايز نيست به دليل نص اين آيه شريفه و آيات ديگر و اخبار متظافره بين الفريقين ، و مراد از مشرك اعم است از منكر خدا ، يا كسى كه در عبادت خدا شريك قرار دهد ، مانند بت پرستان. و امّا اهل كتاب از يهود و نصارا و مجوس در تزويج آن‏ها بين مسلمين و مخصوصاً علماى ما اختلاف است و اخبار نيز در اين باره مختلف است، و منشأ اختلاف در استفاده از آيات شريفه قرآن است. قائلين به جواز نكاحِ كتابيه[1] تمسك جستند به اين آيه از سوره مائده « الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَطَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤمِناتِ وَالْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ وَلا مُتَّخِذِى أَخْدانٍ . . . »[2] الآية ، كه اين آيه دلالت دارد بر اينكه زن ‏هاى محصنه از اهل كتاب براى شما حلال هستند به سه شرط :
1 . اجر و مزد آن‏ها ؛ يعنى حق نكاح آن‏ها را بدهيد .
2 . از روى زنا و سفاح نباشد .
3 . رفيق و دوستى براى زنا نگرفته باشد .
و گفتند آيه سوره بقره بر فرض شمول مشرك بر اهل كتاب و همچنين آيه سوره ممتحنه ، يعنى « وَلا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ »[3] به اين آيه منسوخ شده ؛ زيرا سوره مائده در اواخر بعثت ، دو ماه يا سه ماه قبل از رحلت حضرت رسول صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله نازل شد. و قائلين به منع تزويج كتابيه تمسك جستند به اين آيه از سوره بقره به دعوى اينكه مشركْ شاملِ اهل كتاب هم مى ‏شود ؛ زيرا نصارا قائل به تثليث و ابن اللّه‏ بودنِ حضرت مسيح و يهود قائل به « عزير ابن اللّه‏ » و مجوس نيز آتش پرست هستند و همچنين به اين آيه از سوره ممتحنه « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللّه‏ُ أَعْلَمُ بِإِيمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ . . . »[4] الآية ،
و گفتند كلمه « كوافر » جمع كافره است و مسلّماً اهل كتاب را شامل مى ‏شود و اين دو آيه را ناسخ آيه مائده دانستند و بودن نزول سوره مائده در اواخر بعثت دليل نيست كه تمام آياتش در اواخر بعثت نازل شده باشد. وتحقيق در مقام اين است كه بين آيات شريفه ، تنافى و تباينى نيست تا محتاج به التزام به نسخ شويم ، بلكه جمع بين آن‏ها ممكن است ؛ زيرا لفظ مشركات اولاً ، اگر چه از لحاظى شامل اهل كتاب مى‏ شود به دليل آيه « وَقالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّه‏ِ وَقالَتِ النَّصارى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّه‏ِ »[5] و آيه « وَلا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ إِنَّمَا اللّه‏ُ إِلهٌ واحِدٌ »[6] و آيات ديگر ، ولى تسميه اهل كتاب به مشركين در قرآن ظاهر نيست ؛ بنابراين آيه بقره در بيان تحريم ازدواج مشركات غير اهل كتاب است و آيه مائده حلّيت زنان محصنه اهل كتاب را ذكر مى‏ كند به شرايط مذكوره. و ثانياً ، بر فرض كه مشركاتْ شاملِ اهل كتاب هم بشود ، لفظ نكاح در آيه بقره ظهور به دوام دارد و در آيه مائده لفظِ نكاح نيست و مجرّدْ حلّيّت ذكر شده و در مقام بيان حلّيّت هم نيست كه اطلاق داشته باشد ، بلكه فى الجمله اثبات حلّيّت مى‏كند و قدرِ متيقنِ آنْ عقد انقطاعى[7] است ، مخصوصاً به قرينه « إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ » كه به اجر و مزد تعبير نموده و اگر گفتيم آيه بقره مطلق است و انقطاع را هم شامل مى‏ شود آيه مائده مقيد آن اطلاق خواهد شد. و امّا راجع به قسمت دوم آيه كه تحريم ازدواج زن مسلمان به مرد مشرك باشد ، آيه مائده هم دلالتى بر خلاف آن ندارد. و امّا آيه ممتحنه ، قسمت اول آن كمال صراحت دارد بر اينكه زن مؤمنه را به مرد كافر نمى ‏توان داد و زنان كفار اگر مسلمان شدند نبايد به طرف شوهران كافرشان برگردند و اين قسمت با آيه بقره كمال موافقت دارد و با آيه مائده نيز منافاتى ندارد .
و امّا جمله « وَلا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ » ممكن است نهى از بقا بر ازدواج سابق زنان كافره اعم از مشركه يا كتابيه باشد ، چنانچه از تفسير قمى  رحمه ‏الله از حضرت باقر عليه ‏السلام در ذيل اين آيه روايت شده :  « مَن كانت عنده امرأة كافرة ـ يعني على غير ملّة الإسلام ، وهو على ملّة الإسلام ـ فليعرض عليها الإسلام ، فإن قبلت فهي امرأته ، و إلاّ فهي بريئة منه ، فنهى اللّه‏ أن يُمسك بعصمتها »[8] . و بنابراين ظهورى در منع ازدواج ابتدايى كتابيه ندارد . و بالجمله ، آنچه مستفاد از مجموع آيات مى‏شود اين است كه زن مؤنه را نمى‏توان به مرد كافر تزويج نمود ، خواه مشرك باشد يا اهل كتاب، و همچنين زن كافره به عقد دايم نمى‏ تواند مسلمان تزويج كند ، چه مشركه باشد و چه كتابيه ، و زن مشركه را به عقد انقطاعى هم نمى ‏توان گرفت ، ولى تنها زن كتابيه را مرد مسلمان به عقد انقطاعى مى ‏تواند بگيرد. و راجع به ملك يمين ، كافر نمى ‏تواند مالك عبد مسلم ، يا امه مسلمه[9] باشد ، لأنّ [=زيرا] « الإسلام يعلو و لا يُعلى عليه »[10] و وظيفه مسلمين است كه از آن‏ها بگيرند ، ولى مرد مسلمان مى‏ تواند مالك عبد كافر و يا امه كافره باشد و تصرف در ملك يمين ضررى ندارد و آيات شريفه متعرض اين جهت نيست ؛ زيرا صدق نكاح از آن منصرف است . « حَتّى يُؤمِنَّ » ؛ به نكاح در نياوريد زنان مشرك را تا وقتى كه ايمان بياورند ، كه پس از ايمان تزويج آن‏ها جايز است ، اگر چه در زمان شرك زوجه مشرك بوده باشد ، همين كه ايمان آورد آن تزويج منقطع مى‏ شود و احتياج به طلاق هم ندارد به نص آيه شريفه ممتحنه كه قبلاً ذكر شد . « وَلأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ » ، « أمة » كنيز را گويند و مراد از كنيزِ مؤمنه ، زنى است كه قبل از اسلام آوردنْ عنوان كنيزى داشته باشد و يا پدر و مادرش هر دو رق بوده‏ اند تا بتوان او را استرقاق[11] نمود ، و گرنه هرگاه يكى از پدر و مادرش آزاد باشند او نيز تابع اشرف ابوين و آزاد خواهد بود. و اين جمله به مفهوم موافق دلالت دارد بر اينكه حُرّه مؤمنه به طريق اولى بهتر از مشركه است ، اگر چه مشركه آزاد و ثروتمند و صاحب جمال و حسب و نسب باشد و مفاد جمله « وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ » همين است ؛ يعنى اگر چه حُسن ظاهرى و ساير خصوصيات دنيوى آن زن مشركه در نظر شما نيكو جلوه كند و شما را به شگفت آورد ، ولى شرك كه اعظم خبائث باطنى است و روح او را پليد نموده ، اين جلوات و محسنات ظاهرى را ناچيز و بى ارزش نموده است و مَثَلِ اينان مانند عذره[= نجاست] است كه در ظرف بلورين بگذارند و اطراف آن گل بچينند و نزد كسى بياورند ، آيا اين تجملاتِ ظاهرىْ پليدى آن را برطرف مى‏ كند ، ولى مَثَلِ امه مؤمنه مِثْلِ گوهرى است كه در كنار جاده افتاده باشد و به خاك و غبار آلوده شده باشد ، شخص گوهر شناس آن را برداشته و در صندوق جواهرات ضبط مى‏كند .
« وَلا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتّى يُؤمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ » كأنّه خطاب به زنان مؤمنه است كه ازدواج با يك بنده و بردؤ مؤمن بهتر است از اينكه با مرد مشرك همسر گرديد ، اگر چه آن مردِ مشركْ صاحب ثروت و جمال و اسم و عنوان باشد و اين امتيازات ظاهرى او شما را به شگفت آورد و در نظر شما جلوه كند ، سپس حكمتِ اين حكم را بيان مى ‏فرمايد به اينكه « أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النّارِ » ؛ زيرا مشركين و مشركات طرف خود را به جانب آتش و عذاب الهى ، يعنى شرك و بت پرستى كه نتيجه آنْ عذاب دوزخ است ، دعوت مى‏ كنند و پيداست كه اگر اين دعوت را اجابت نموديد عذاب ابدى و هميشگى براى خود فراهم كرده ‏ايد و اگر هم اجابت نكنيد بين شما نقار[=رنجش] و كدورت برقرار شده و كانون خانواده كه بايد كانون مهر و محبت باشد به دوزخ قهر و عداوت مبدل مى‏ گردد و بالاخره چه بسا مستلزم معاصى مى ‏شود كه باعث عذاب و دخول در آتش خواهد بود. « وَاللّه‏ُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ » ؛ و خداوند به بهشت و آمرزش دعوت مى‏ كند ؛ يعنى ازدواج مؤمن با مؤمنه كه خدا به آن دستور مى ‏فرمايد در حقيقت دعوت به بهشت و مغفرت و رحمت اوست ؛ زيرا علاوه بر فضايل ، مثوباتى كه بر چنين ازدواجى مترتب است و در اخبار مأثوره از پيغمبر اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله و ائمه طاهرين  عليهم ‏السلام وارد شده ، مانند : « من تزوّج أحرز نصفَ دينه »[12] . و « النِكاح سنّتي ، فمن رَغِبَ عن سُنّتي فليس منّي »[13] . و حديث « تناكحوا تناسلوا تكثروا ، فإنّي اُباهي بكم الاُمم يوم القيامة و لو بالسِقط »[14] . موجب اين مى ‏شود كه اولاد مؤن نسلاً بعد نسل براى شما پيدا شده و اسباب مغفرت و آمرزش شما مى‏ گردند و به طور كلى اوامر و نواهى كه از جانب حق تبارك و تعالى صادر مى‏ شود ، عمل كردن به هر امرى و ترك نمودن هر نهيى موجب دخول در بهشت و شمول رحمت و مغفرت اوست. و ازدواج بر طبق موازين شرع و رعايت حقوق زناشويى يكى از مصاديق مهم آن‏هاست. « وَيُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ » ؛ و خداوند « آيات » خود را براى مردم «بيان» مى ‏نمايد ، چه از احكام شرعى و وظايف عملى و دستورات اخلاقى و چه آيات آفاقى و انفسى كه موجب هدايت و ارشاد بندگان به طريق سعادت و راه نجات از مهالك دنيا و آخرت است ، براى اينكه متذكر و مهتدى شوند و طاعت و معصيت را بشناسند و از معصيت دورى‏ نموده و دنبال طاعت بروند.
----------------------------------------------------------
[1] .  يعنى حلال بودن ازدواج با زن اهل كتاب ، مانند يهود و نصارا و . . . .
[2] .  امروز حلال شده است براى شما طيّبات از رزق و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال است و طعام شما هم براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زن‏ هاى عفيفه از مؤمنين و زن ‏هاى عفيفه از كسانى كه پيش از شما كتاب [آسمانى] داده شده ، به شرط آنكه مهرهايشان را به ايشان بدهيد ، در حالى كه خود پاكدامن نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد. سوره مائده : آيه 5 .
[3] .  زن‏ هاى كافر را چه حربى باشند و چه ذمّى نمى ‏توان گرفت ؛ به تعبير ديگر ، همسران كافر را در همسرى خود نگه نداريد . سوره ممتحنه : آيه 10 .
[4] .  اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! زمانى كه آمدند زن‏ هاى مؤمنه [كه] هجرت نمودند از مكه معظّمه به مدينه طيّبه ، پس بيازماييد آن‏ها را حقيقتاً ايمان آورده‏ اند و خدا داناتر است به ايمان آن‏ها ، پس اگر دانستيد كه آن‏ها حقيقتاً ايمان آورده ‏اند، پس ديگر آن‏ها را به سوى كفار باز نگردانيد ، نه اين‏ها بر كفار حلال هستند و نه كفار بر اين‏ها حلالند ، و به كفار آنچه انفاق كرده ‏اند به اين زن‏ها ، بدهيد و باكى نيست كه شما با آن زن‏ها ازدواج كنيد و به آن‏ها بدهيد آنچه مهر آن‏ها قرار داده‏ ايد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد. سوره ممتحنه : آيه10 .
[5] .  و گفتند يهود عزير پسر خداست و گفتند نصارا مسيح پسر خداست . سوره توبه : آيه 30 .
[6] .  و قائل به سه خدا نشويد ، از اين عقيده دست كشيد براى شما بهتر است ، جز اين نيست كه خدا يكى است . سوره نساء : آيه 171 .
[7] .  عقد انقطاعى : عقدى كه در آن مدت تعيين شده باشد .
[8] .  هر كس همسر كافر ، يعنى غير مسلمان دارد ، بايد اسلام را بر او عرضه كند ، اگر قبول كرد ، او همسر اوست ، و گرنه آن زن آزاد است و خداوند نهى كرده از اينكه آن زن را به عقد خود درآورد . تفسير قمى : ج2 ، ص344 و بحار الأنوار : ج101 ، ص14 ، ح1 .
[9] .  عبدمسلم: برده و بنده ‏اى كه مسلمان است. امه مسلمه: كنيزى كه مسلمان است.
[10] .  اسلام دين برتر و بالاتر است و هيچ چيزى بالاتر و برتر از آن نيست . من لا يحضره الفقيه : ج4 ، ص247 ، ح5719 ؛ وسائل الشيعة : ج26 ، ص14 ، ح11 و مستدرك الوسائل : ج17 ، ص142 ، ح5 .
[11] .  رق : بندگى ؛ غلامى ؛ بردگى . استرقاق : به بندگى و بردگى گرفتن .
[12] .  هر كس ازدواج كند ، نصف دين خود را حفظ كرده است . كافى : ج5 ، ص329 ، ح2 ؛ امالى طوسى : ص518 ، ح1137 و بحار الأنوار : ج100 ،ص219 ، ح14 .
[13] .  ازدواج سنت و روش من است و هركس از شيوه من روى گرداند ، از من نيست . جامع الأخبار : ص271 ، ح4 ؛ بحار الأنوار : ج100 ، ص230 ، ح23 ومستدرك الوسائل : ج14 ، ص153 ، ح18 .
[14] .  ازدواج و توليد مثل كنيد و زياد شويد ، زيرا من در روز قيامت به شما بر امت ‏هاى ديگر مباهات و افتخار مى‏ كنم ، حتى به كودكانى كه سقط شده ‏اند . جامع الأخبار : ص272 ، ح5 ؛ عوالى اللآلى : ج2 ، ص261 ، ح1 ؛ الخرائج والجرائح : ج2 ، ص920 ؛ بحار الأنوار : ج100 ، ص220 ، ح23 و مستدرك الوسائل : ج14 ، ص153 ، ح17 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page