آیه ١٧٨ : « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِى الْقَتْلى الْحُرُّ ... »

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

 178 « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِى الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ »
ترجمه :
178 . اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! بر شما حكم قصاص درباره كشتگان مكتوب گرديد ، آزاد در ازاى آزاد بايد قصاص شود و بنده در ازاى بنده و زن در مقابل زن ، پس كسى كه عفو شود نسبت به او از برادرش چيزى از عفو ـ به اينكه از قصاص بگذرد و به ديه راضى شود ـ پس ولىّ مقتول بايد پيروى از نيكى كند ـ و به قاتل در اداى ديه مهلت دهد و با او به شدت رفتار نكند ـ و قاتل نيز ديه را از روى احسان و طريق نيكو ادا كند ، اين دستورْ ـ يعنى حكمِ عفو و انتقال از قصاص به ديه ـ تخفيف و رحمتى از جانب پروردگار شماست ، پس كسى كه بعد از آن تجاوز كند براى او عذاب دردناك است .
تفسير :
« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ » از اين جمله چند نكته استفاده مى ‏شود :
اول : اين خطاب مخصوص «مؤمنين» است و در موردى است كه قاتل و مقتول هر دو مؤمن باشند و دليل بر اين مطلب چند چيز است :
1 . نفس خطاب .
2 . كلمه « عَلَيْكُم » كه باز خطاب به مؤمنين است كه اين حكم بر شما تعيين شده .
3 . كلمه « أَخِيهِ » كه مراد برادر دينى است ، چنانچه در آيه ديگر مى ‏فرمايد : « إِنَّمَا الْمُؤمِنُونَ إِخْوَةٌ »[1] .
4 . حديثى كه در برهان از برقى[2] از حضرت صادق عليه‏ السلام روايت مى ‏كند كه
در جواب سؤل راوى از تفسير اين آيه مى ‏فرمايد : أهي لجماعة المسلمين؟ قال : « هي للمؤمنين خاصّة »[3] .
دوم : كلمه « كُتِبَ » در اين آيه در مقام جعل حكم وضعى است كه اعطاى حق به اولياى مقتول باشد ، نه حكم تكليفى مانند « كُتِبَ عَليكُم الصِيامَ »[4] كه بيان آن خواهد آمد ، پس تعبير به فرض در كلام مفسرين تمام نيست و معنى اعطاى حق اين است كه صاحب حق مى ‏تواند اخذ حق كند و مى ‏تواند از حق خود صرف ‏نظر نمايد و اسقاط كند .
سوم : حكم قصاص اختصاص به مورد عمد دارد ، پس در مورد خطا يا شبه عمد قصاص نيست ، بلكه تنها ديه است كه عبارت از صد شتر يا هزار گوسفند يا هزار دينار يا هزار حوله[5] باشد ، چنانچه در آيه ديگر بيان مى ‏فرمايد :« وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ  خَطَأً وَمَن قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ »[6] .
چهارم : اين آيه شريفه تنها در مقام بيان حق الناس است ، و امّا حق اللّه‏ كه ثبوت كفاره ، يعنى عتق رقبه (= بنده آزاد كردن) و يا روزه دو ماه پى در پى يا اطعام شصت مسكين و يا عذاب مخلّد باشد در آيات ديگر بيان شده است .
پنجم : كلمه « قتلى » جمع « قتيل » به معنى مقتول است و آيه تنها قصاص در مورد قتل را متعرض است ، و امّا جروح و يا از بين بردن بعضى اعضا ، مانند چشم و گوش و بينى و غير اين‏ها در آيه ديگر بيان شده : « وَكَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ . . . » الآية[7] .
« الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثى بِالْأُنْثى »[8] اگر قاتل و مقتول هر دو آزاد باشند يا هر دو عبد باشند و يا هر دو زن باشند قصاص جارى مى ‏شود.
و همچنين اگر قاتل عبد و مقتول حرّ باشد و يا قاتل زن باشد و مقتول مرد قصاص جارى مى‏شود ، ولى اگر قاتل حرّ و مقتول عبد باشد قصاص نمى ‏شود به دليل خود آيه و احاديثى كه از پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله و ائمه طاهرين  عليهم ‏السلام روايت شده ، چنانچه در آلاء الرحمن از ابن عباس از پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله روايت كرده كه فرمود : « لا يُقتَل حرّ بعبد »[9] . و در برهان از كافى از ابى بصير[10] از حضرت صادق عليه ‏السلام روايت كرده كه فرمود : « لا يُقتل حرّ بعبد ، ولكن يُضرب ضرباً شديداً و يُغرَم ثمنه دِيَة العبد »[11] .
و همچنين اگر مردى زنى را كشت ، اگر ولىّ دم خواست قصاص كند بايد نصف ديه را به وارث مرد بپردازد ، يا به گرفتن ديه حاضر شود ، چنان كه عياشى از حضرت صادق عليه‏ السلام روايت كرده كه فرمود :
« لا يُقتل الحرّ بعبد ، ولكن يُضرب ضرباً شديداً و يُغرَم دية العبد. و إن قتل رجل امرأةً فأراد أولياء المقتول أن يقتلوا أدّوا نصف دِيَته إلى أهل الرجل »[12]. و همچنين اگر مقتول كافر و قاتل مسلمان باشد قصاص جارى نمى ‏شود ، طبق احاديث كثيرى كه از رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏ و‏ آله روايت شده كه فرمود :  « لا يُقتل مؤن بكافر »[13]. بلى ، اگر ذمّى باشد ديه ثابت است ، و امّا اگر كافر مسلمانى را بكشد قصاص مى ‏شود .
مسأله : اگر جماعتى در قتل يك نفر شركت كردند به طورى كه قتل مستند به همه آن‏ها باشد ، آيا  می توان قصاص نمود؟ جواب : اطلاق آيه و تصريح اخبار و فتاواى علما بر اين است كه قصاص جارى مى ‏شود مشروط بر اينكه ديه همه شركت كنندگان به استثناى يكى آن‏ها داده شود ، به اين طريق كه مثلاً اگر دو نفر باشند به هر يك نصف ديه داده مى‏ شود و هر دو قصاص مى‏ شوند و اگر سه نفر باشند به هر يك ، دو ثلث [= دو سوم] ديه داده مى‏ شود و حتى اگر ده نفر باشند به هر يك ، نه عشر [= نُه دهم] ديه داده مى ‏شود و هر ده نفر قصاص مى ‏شوند .
« فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْ‏ءٌ » يعنى اگر ولىّ دم « عفو » نمود ، به اين معنى كه از حق قصاص گذشت كرد ، ديگر نمى ‏شود قصاص نمود ؛ زيرا حق به اسقاط از بين  می رود و تفاوت نمى‏كند كه ولىّ دم يك نفر باشد يا بيشتر ، همين كه يك نفر از اولياى دم از حق خود صرف نظر نمود ديگر قصاص نمى‏توان نمود ، بلكه منتقل به ديه مى گردد و تعبير به كلمه « شَى‏ءٌ » شايد اشاره به همين باشد كه هر چند عفوِ كمى از اولياى دم نسبت به قاتل بشود قصاص ساقط مى‏ گردد و ممكن است اشاره به بعض عفو باشد كه راضى شدن به ديه و صرف نظر نمودن از قصاص باشد و تعبير به « أخِيهِ » براى ترغيب و تحريص به عفو است كه چون قاتل برادر دينى شماست و براى مؤمن سزاوار است كه نسبت به برادر دينى خود رعايت كند و از لغزش او درگذرد.
« فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ » يعنى بعد از آنكه حقّ قصاص منتقل به ديه شد وظيفه ولىّ دم اين است كه در اخذ ديه سخت‏ گيرى نكند و اگر طرفْ صاحب عسرت است او را مهلت دهد و با او بسازد و راه نيكى و «معروف» را پيروى كند.
« وَأَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ » و قاتل نيز مسامحه و مماطله [= تأخير كردن ، معطل كردن] در اداى ديه ننمايد و هر چه زودتر آن را بدهد و چنانچه ولىّ دم به او احسان و نيكى نموده و از قصاص گذشت ، او هم «احسان» كند و حقّ ثابت او را به خوبى ادا نمايد.
« ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ » اين قانون و حكم ـ دستورِ عفو و انتقال از قصاص به ديه ـ « تخفيف » و تفضلى است از جانب پروردگارتان كه نه قاتل قصاص شود و نه حق مقتول پايمال گردد و قانون عادلانه[اى] است ، نه مثل قانون يهود كه راه منحصر به قصاصْ و چاره[اى] جز قصاص نباشد و نه اينكه مانند نصارا قانونِ قصاص نباشد.« فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ » پس كسى كه بعد از اسقاطِ حقّ قصاص در مقام قصاص بر آيد عذاب دردناك براى اوست ؛ زيرا حقّ قصاص به عفو ساقط شده و اجراى قصاص در اين صورت در حكم قتل عمد است .
-------------------------------------------------------------
[1] .  جز اين نيست كه مؤمنين برادر يكديگر هستند . سوره حجرات : آيه 10 .
[2] .  احمد بن محمد بن خالد برقى : از مشاهير بزرگ شيعه و عالمان متبحر در زمان امام جواد وامام هادى عليهماالسلام و از اصحاب و راويان حديث ايشان مى‏ باشد . وى در قم مى‏زيسته و به خاطر نقل بعضى از روايات ضعيف از نظر محدثان قم ، يكى از علماى قم او را از آنجا اخراج كرد ، ولى در اواخر عمر همان فرد ، برقى را به قم بازگرداند و از وى عذر خواست . از او روايات زيادى از ائمه در كتب حديثى نقل شده و تأليفات فراوانى نيز دارد كه از جمله آن‏ها المحاسن ، الرجال ، اختلاف الحديث و . . . است . او را تمام علماى رجال تأييد و توثيق كرده ‏اند . احمد بن محمد در سال 274 يا 280 هجرى از دنيا رفت . موسوعة طبقات الفقهاء : ج3 ، ص91 .
[3] .  آيا اين آيه مخصوص تمام مسلمانان است؟ فرمود : خير ، فقط مخصوص مؤمنين است . تفسير البرهان : ج1 ، ص387 ، ح7 ؛ تفسير عياشى : ج1 ، ص94 ، ح160 ؛ وسائل الشيعة : ج29 ، ص118 ، ح2 ؛ نور الثقلين : ج1 ، ص193 ، ح513 و تفسير الصافى : ج1 ، ص215 .
[4] .  بر شما روزه واجب شد . سوره بقره : آيه 183 .
[5] .  با توجه به احكام ديه در كتب فقهى ، ظاهراً كلمه « حُلّه » به معنى پارچه صحيح مى‏ باشد ، البته در منابع فقهى دويست حلّه كه هر حلّه شامل دوتكه پارچه مى ‏باشد ، به عنوان ديه ذكر شده است ، نه هزار حلّه .
[6] .  نيست حقى از براى مؤمن كه مؤمنى را بكشد ، مگر آنكه به خطا كشته شود و اگر از روى خطا كشت ، بايد يك بنده آزاد كند . سوره نساء : آيه 92 .
[7] .  و نوشتيم بر يهود در تورات كه محققاً نفس به ازاى نفس يعنى قاتل به ازاى مقتول . سوره مائده : آيه 45 .
[8] .  آزاد در ازاى آزاد بايد قصاص شود و بنده [= برده] در ازاى بنده و زن در مقابل زن .
[9] .  فرد آزاد به خاطر يك برده كشته  قصاص  نمى ‏شود . آلاء الرحمن : ج1 ، ص290 .
[10] .  مختصرى از شرح حال وى در همين تفسير ، ج1 ، ص 268 گذشت .
[11] .  فرد آزاد به خاطر برده كشته نمى‏ شود ، ولى به شدت كتك  تازيانه  زده شده و به اندازه ديه برده ، جريمه مى‏ شود . كافى : ج7 ، ص304 ، ح1 ؛ تهذيب الأحكام : ج10 ، ص191 ، ح49 و50 ؛ تفسير عياشى : ج1 ، ص94 ، ح 159 ؛ تفسير البرهان : ج1 ، ص386 ، ح6 ؛ تفسير الصافى : ج1 ، ص215 ؛ مجمع البيان : ج1 ، ص479 .
[12] .  فرد آزاد به خاطر برده كشته نمى ‏شود ، ولى به شدت كتك  تازيانه  زده شده و به اندازه ديه برده ، تاوان مى ‏دهد و اگر مردى زنى را كشت و اولياء مقتول خواستند كه آن مرد را بكشند ، بايد نصف ديه او را به خانواده آن مرد بدهند . تفسير عياشى : ج1 ، ص94 ، ح159 ؛ تفسير البرهان : ج1 ، ص386 ، ح6 و نور الثقلين : ج1 ، ص193 ، ح514 .
[13] .  فرد مؤمن به خاطر كافر كشته نمى ‏شود . امالى طوسى : ص263 ، ح481 و بحار الأنوار : ج97 ،ص32 ، ح7 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page