172 « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَاشْكُرُوا للّهِِ إِنْ كُنْتُمْ إِيّاهُ تَعْبُدُونَ »
ترجمه :
172 . اى كسانى كه گرويده ايد! بخوريد از چيزهاى پاكيزه[اى] كه ما به شما روزى داده ايم و خدا را شكرگزارى كنيد اگر او را پرستش مى نماييد .
تفسير :
« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » انصرافِ خطابْ از عموم ناس به خصوص مؤمنين از باب تلطّف و عنايت خاصّه حقّ تبارك و تعالى نسبت به آنها و اشعار به اين است كه مقصود اصلى و اولى از ايجاد طيبات و نعم الهى برخوردارى مؤمنين از آنهاست و بهره بردارى كفار و معاندين ثانياً و بالعرض است ، چنانچه غرض از اصل خلقت بشر ، پيدايش مؤمنين از انبيا و اوليا و پيروان واقعى آنها بوده كه در اين عالم و عالم ديگر به نعم الهى متنعم شوند[1] ، چنانچه مفاد بسيارى از اخبار و ادعيه و زيارات ، مخصوصاً زيارت جامعه است.
« كُلُوا » امر در اينجا ظاهر در ترخيص است و تعريض بر كسانى است كه خود را از خوردن طيبات محروم مى كنند و رهبانيت اختيار مى نمايند و در حديث از معصوم [رسول اكرم صلى الله عليه و آله] است كه فرمود : « إنّ اللّه يحبّ أن يؤذ بِرُخَصِهِ كما يحبُّ أن يؤذ بعزائمه »[2] .
و از حضرت هادى عليه السلام روايت شده كه فرمود : « إنّ اللّه يغضب على من لا يقبل رُخَصِهِ »[3] .
« مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ » تعبير به « مِن » تبعيضيه براى اين است كه خوردن همه « طيّبات » ، بلكه رسيدن به همه آنها مقدور نيست ؛ يعنى هرمقدار كه مايل باشيد و در دسترس شما گذارده شود .
و تعبير به « طَيِّباتِ » در اينجا براى تعريض بر نهى از خبائث نيست ؛ زيرا مقام مناسبت ندارد ، بلكه در مقام امتنان و تفضل است كه مى فرمايد مأكولاتِ شما را مطابق حكمت و مصلحت ، طيّب و پاكيزه قرار داديم تا از آنها لذت ببريد و ملايم طبع شما باشد و موجب شود كه مُنعم خود را سپاسگزار باشيد .
و تعبير به « رَزَقْناكُم » نيز براى اظهار تلطّف و ازدياد شكر است ؛ زيرا با اين تعبير مخاطب بى درنگ متوجه منعم مى شود ، بر خلاف «رُزِقْتُم»[4] كه اين خصوصيات را ندارد و اين جمله به منزله بيان علّت براى جمله بعد است كه « واشْكُرُوا » باشد .
« وَاشْكُرُوا للّهِِ » شكر مُنعم به حكم عقل لازم و واجب است و به نصّ آيه شريفه « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ »[5] موجب مزيد نعمت مى شود و براى شكر اقسامى است :
1 . شكر قلبى ، به اين معنى كه قلباً معتقد باشد كه همه نعم از جانب حق و مستند به اوست و به اسباب ظاهريه از مال و جاه ، علم و قدرت ، مقام و منصب ، رئيس و مشترى و ساير وسايل مستند نداند و مثل اكثر مردم نباشد كه به زبان اظهار كنند كه همه نعمتها مستند به حق است ، ولى در باطن مستند به اين امور بدانند و چون موقع آزمايش پيش آيد و مانند قارون به او گفته شود : « أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللّهُ إِلَيْكَ »[6] ، باطن خود را ظاهر ساخته و بگويد : « إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِى »[7] .
2 . شكر عملى ، به اين معنى كه هر نعمتى را براى آن غرضى كه خداوند عنايت فرموده صرف كند .
3 . شكر لسانى ، كه به زبانْ اظهار امتنان و قدردانى نمايد .
4 . شكر جوارحى ، به اين معنى كه خدا را عبادت و پرستش كند ، نماز و روزه و ساير فرايض و مستحبات را به جاى آورد ، مخصوصاً سجده شكر كند كه در اخبارْ فضيلت بسيار براى آن ذكر شده و در پنج مورد مستحب شمرده شده :
در مورد افاضه نعمت و رفع بلا و تذكّر نعم سابقه و دفع بليّات سابقه و در مورد موفقيت به عبادت . و تفصيل شكر در ذيل آيه شريفه « الْحَمْدُ للّهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ » گذشت[8] .
« إِنْ كُنْتُمْ إِيّاهُ تَعْبُدُونَ » مفاد اين قضيه شرطيه اين نيست كه اگر او را عبادت نمى كنيد شكر او هم لازم نيست ، بلكه اين شرط از باب ترغيب و تحريص مؤمنين به شكرگزارى خداست ؛ يعنى شما كه به خدا و منعم حقيقى خودتان ايمان آورده ايد و تنها او را پرستش مى كنيد ، لازمه اين ايمانِ شما اين است كه شكرگزار او باشيد و از مثل شما انتظار نمى رود كه كفران نعمت كنيد ، امّا كفار و مشركين اگر شكرگزارى نمى كنند براى اين است كه اولاً ، به خداى ايمان نياورده و او را منعم حقيقى نمى دانند و ثانياً ، غير خدا را مؤثر دانسته و پرستش مى كنند و ثالثاً ، بر فرض شكرگزارى كنند ، براى آنها فايده اى ندارد ؛ زيرا لازمه قبول عبادت و شكر حق ، ايمان به اوست .
---------------------------------------------------------------------
[1] . از نعمتهاى خداوند بهرهمند شوند .
[2] . خداوند متعال همان گونه كه دوست دارد به و اجبات او عمل شود ، دوست دارد كه به آنچه كه مباح و مستحب نموده نيز عمل شود . مجمع البيان : ج2 ، ص504 و وسائل الشيعة : ج1 ، ص108 ، ح1 .
[3] . خداوند به كسى كه دستورات مباح و مستحب او را قبول نمى كند خشم مى گيرد . امالى طوسى : ص299 ، ح587 ؛ بحار الأنوار : ج50 ، ص127 ، ح4 و سفينة البحار : ج2 ، ص367 .
[4] . روزى داده شده ايد .
[5] . هر آينه اگر شكر كرديد ، پس براى شما زياد مى كنم . سوره ابراهيم : آيه 7 .
[6] . احسان كن ، همان نحوى كه خداوند به تو احسان فرموده . سوره قصص : آيه 77 .
[7] . اين دولت و ثروتى كه پيدا كردم و به من داده شد در اثر علم و صنعت خود پيدا كردم . همان، آيه 78 .
[8] . ر .ك : همين تفسير ؛ ج1 ، ص212 .
آیه ١٧٢ : « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ... »
- بازدید: 1768