139 « قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِى اللّهِ وَهُوَ رَبُّنا وَرَبُّكُمْ وَلَنا أَعْمالُنا وَلَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ »
ترجمه :
139 . بگو : آيا با ما احتجاج مى كنيد درباره خدا و حال آنكه پروردگار ما و شماست و نتيجه اعمال ما براى ما و نتيجه اعمال شما براى شماست و ما نسبت به او اخلاص دارندگانيم ؟ !
تفسير :
«أَ تُحَاجُّونَنا» « محاجّة » و احتجاج به معنى استدلال متخاصمين و حجت آوردن بر اثبات حقانيت خود و ابطال ديگر است ؛ يعنى هر يك از دو خصم بر ديگرى اقامه دليل بنمايد و ظاهراً خطاب به يهود و نصاراست كه نسبت به قرب به خدا ادعاهايى داشته و به اصطلاح ، آنها را دليل بر قرب خود به خدا مى دانند ، چنانچه شمّه [اى] از آنها ذكر شد ، مثل اينكه گفتند : « نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَأَحِبّاؤهُ »[1] و يا گفتند : « لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى »[2] و گفتند : « لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَيّاماً مَعْدُودَةً »[3] و يا اينكه بر ما منّ و سلوى نازل شد و بسيارى از انبيا از بنى اسرائيل بودند و امثال اينها . و يا آنچه نصارا درباره مسيح و نزول روح القدس بر مريم و بدون پدر بودن مسيح و زنده كردن مردگان و شفا دادن بيماران و زنده شدن او پس از مصلوب و مدفون شدن و به آسمان رفتن و نحو اينها گفتند .
ولى با اين وصف ، آيه همه مذاهب باطله را شامل مى شود و مورد مخصص آيه نمى گردد .
« فِى اللّهِ » يعنى در انتساب به خدا و مقام قرب به او . « وَهُوَ رَبُّنا وَرَبُّكُمْ » يعنى از جهت انتساب به پروردگار همه مساوى و يكسانيم ؛ زيرا او آفريدگار و پروردگار همه و حيات و روزى دهنده به همه است و جمله مخلوقات از كوچك و بزرگ ، از ذره اتم تا بزرگ ترين كرات جوى و از عقل مجرد تا هيولاى محض در جنب قدرت او مساوى بوده و همه دست نياز به درگاه بى نياز او دراز نموده و محتاجِ افاضه او مى باشند ؛ بنابراين از جهت انتساب فرقى بين مخلوقات نيست .
« وَلَنا أَعْمالُنا وَلَكُمْ أَعْمالُكُمْ » يعنى هر كسى جزاى عمل خود را مى بيند ، اگر خوبى كند نتيجه اش عايد خودش مى گردد و اگر بدى نمايد نكبتش دامن گير خودش مى شود : « الناس مجزيّون بأعمالهم إن خيراً فخير ، و إن شراً فشرّ »[4] .
« وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ » يعنى امتياز ما بر شما اهل كتاب اين است كه ما شريك و عديلى براى خدا قائل نيستيم و در مقام عبادت نسبت به او خالص بوده ، جز او را پرستش نمى كنيم و با صداى بلند فرياد مى زنيم « لا إله إلاّ اللّه » و نه تنها در مقام عبادت شريك براى خدا قرار نمى دهيم ، بلكه در مقام ذات و صفات و افعال موحّد بوده ، جز او كسى را واجب الوجود و قديم ندانسته و صفات او را عين ذات او دانسته و مؤرى در عالم سواى او نمى دانيم ؛ بر خلاف شما كه كتب مقدستان پر از كلمات و سخنان شرك و كفرآميز بوده و شما يهود ، مدت بسيارى در شرك و بت پرستى به سر برده و شما نصارا مسيح را خدا و پسر خدا دانسته و به اسم او و روح القدس و اَب [=پدر] تعميد مى دهيد .
------------------------------------------------
[1] . و گفتند يهود و نصارا كه ما پسران خدا هستيم و دوستان او . سوره مائده : آيه 18 .
[2] . يهود گفتند داخل بهشت نشود مگر كسى كه يهودى باشد و نصارا گفتند داخل بهشت نشود مگر كسى كه نصرانى باشد . سوره بقره : آيه 111 .
[3] . و يهود گفتند كه آتش دوزخ به ما نرسد مگر روزهاى چندى . همان : آيه 74 .
[4] . فيض القدير : ج5 ، ص 535 وخزانة الأدب : ج4 ، ص9 .
آیه ١٣٩ : « قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِى اللّهِ وَهُوَ رَبُّنا وَرَبُّكُمْ ... »
- بازدید: 1952