114 « وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعى فِى خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاّ خائِفِينَ لَهُمْ فِى الدُّنْيا خِزْىٌ وَلَهُمْ فِى الاْ خِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ »
ترجمه :
114 . و كيست ستمكارتر از آنْ كه از عبادت و ياد خدا در مساجد او جلوگيرى مى كند و در ويرانى آنها كوشش مى نمايد ، اينان نبايد در مساجد داخل شوند مگر در حالى كه بيمناك باشند ، و براى آنان در دنيا رسوايى و در آخرت عذاب بزرگ است .
تفسير :
« مَنْ » استفهاميه ، و « مَساجِد » جمع مسجد است و براى مسجد هر چند اطلاقاتى ذكر شده ، مانند آنچه در آيه شريفه « أَنَّ الْمَساجِدَ للّهِِ »[1] گفته شده ؛ ولى در اينجا مراد اماكن و معابدى است كه براى محل عبادت و نماز و سجود و نحو آن اختصاص داده شده به قرينه جمله « وَسَعى فِى خَرابِها » و « أَنْ يَدْخُلُوها »و كلمه « فيها » .
و براى مساجد در شريعت مقدسه ، احكام بسيارى تشريع شده از قبيل حرمت تنجيس ، وجوب فورى تطهير ، حرمت توقف جنب[2] و حائض[3] ونفساء[4] در آنها ، مندوب و ممدوح بودن بنا [= ساخت] و تعمير و روشن نمودن و مفروش كردن آنها و دخول با طهارت و اذكار وارده و حرمت هتك و تخريب و دخول كفار و غير اينها از احكام و خصوصيات ديگر كه در كتب فقهيه مذكور است .
و مراد از « مَنَعَ » در « مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ » منع مساجد نيست ، بلكه منع از ذكر و عبادت در آنهاست ؛ زيرا « أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» بدل اشتمال از مساجد است و معنى [اين مى شود] « ومن اظلم ممن منع ذكر اللّه فى المساجد »[5] و اين اختصاص به مسجد الحرام ، يا مسجدى كه در فناى [= اطراف ، گرداگرد] مكه است ، يا بيت المقدس نداردْ اگر چه مورد نزول مسجد الحرام باشد ، چنانچه از خبر مروى از حضرت صادق عليه السلام است[6] و همچنين اين حكم اختصاص به كفار قريش ، يا يهود و نصارا ندارد ، بلكه شامل هر كسى كه مانع عبادت خدا در مساجد شود از كافر و غير كافر مى شود و همچنين اختصاص به زمان نبى (صلى الله عليه و آله) ندارد ، بلكه اين حكم تا قيامت باقى است ؛ بلى ، مورد نزول آيه به قرينه ذيلِ آن ، كفار قريش مى باشند .
« وَسَعى فِى خَرابِها » ، خرابى مسجد بر چند قسم است : يكى آنكه مسجد را منهدم نموده و از بين ببرند ، مانند مساجدى كه جزو خيابان و جاده كردند و يا تبديل به خانه و مغازه نمودند ، و ديگر آنكه مسلمانان را از دخول در آنها و عبادت منع كنند كه بالاخره منجر به خرابى مى شود ، و ديگر آنكه مساجد را مركز لهو و لعب و كسب و تماشا و امور نامشروع قرار دهند كه اين بر خلاف دستور شرع و نظرِ واقف است و از اين جهت به كلمه « سَعى فِى خَرابِها » تعبير فرمودْ نه كلمه « يخربون » ، تا اقدام به هر قسم خرابى و به هر وسيله و اسبابى كه باشد و لو به چند واسطه شامل شود. « أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاّ خائِفِينَ » جمله اگر چه به صورت خبر و نفى است ، ولى معنى آنْ نهى اكيد از دخول اين گونه اشخاص كه كفار و ساعيان در تخريب مساجدند مى باشد و بر مسلمين است كه از دخول آنان جلوگيرى نمايند .
امّا جلوگيرى از دخول كفارْ براى اينكه نجسند و شيئى نجس نبايد داخل مسجد شود مخصوصاً اگر موجب هتك حرمت آن بشود ، چنانچه در آيه شريفه مى فرمايد : « إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ »[7] و چون در آيه علّت نزديك نشدن به مسجد الحرام را نجاست آن شمرده ، لذا شامل تمام نجاسات مى شود و از اين جهت ادخال ميت مسلم قبل از غسل در مسجد جايز نيست و اين حكم اختصاص به مسجد الحرام ندارد ، بلكه جميع مساجد را شامل است ؛ ولى در عصر حاضر بليت به آنها مى دهند و براى تماشا و تفريح وارد مساجد مى شوند . و امّا جلوگيرى از كسانى كه مانع از ذكر خدا در مساجد مى شوند از باب نهى از منكر و هتك حرمت مسجد و رفع ظلم از مسلمانان است ، و البته اگر مسلمين به اين موضوع اهميّت مى دادند و آن را شيوه خود قرار مى دادند ، اگر احياناً و غفلتاً بعضى از اين طبقات در مساجد وارد مى شدند در كمال خوف و بيم بودند و جمله « إِلاّ خائِفِينَ » در آيه شريفه اشاره به اين معناست.
« لَهُمْ فِى الدُّنْيا خِزْىٌ » « خزى » و خوارى دنيا كه براى آنهاست ، يكى عقوبت ظلم است كه خدا در دنيا از ظالم و ستمكار انتقام مى كشد و او را به مكافات ظلم گرفتار خواهد نمود ، به ويژه اين ظلم كه اشدّ انحاى ظلم است و يكى منع مسلمين و اخراج و طرد آنان از مراكز مقدس دينى كه خود كمال تحقير و اهانت به آنهاست .
« وَلَهُمْ فِى الاْ خِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ » عذاب هاى آخرتى همه آنها بزرگ است ، ولى اعظم آنها بى اعتنايى حق به آنهاست ، چنانچه مى فرمايد : « قالَ اخْسَؤا فِيها وَلا تُكَلِّمُونِ »[8] و نيز مى فرمايد : « كَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمحْجُوبُونَ »[9] .
-----------------------------------------------------------
[1] . به درستى كه مساجد مختص به خداست . سوره جن : آيه 18 . اگر مراد مواضع سجده باشد ، كه هفت موضع است : پيشانى ، دو كف دست ، دو سرِ زانو و دو انگشت پا .
[2] . جُنُب : كسى كه محتلم شده .
[3] . حايض: زنى كه در دوره ماهيانه خود قرار دارد.
[4] . نفساء : زنى كه در دوره نفاس قرار دارد .
[5] . كيست ستمكارتر از كسى كه مانع ياد خدا در مساجد مىشود؟
[6] . مجمع البيان : ج1 ، ص 361 و بحار الأنوار : ج20 ، ص 319 .
[7] . جز اين نيست كه مشركين نجس هستند ؛ پس نبايد نزديك مسجد الحرام شوند . سوره توبه : آيه 28 .
[8] . خدا مى فرمايد : برويد در آن [در آتش] گم شويد و ديگر با من تكلم نكنيد . سوره مؤمنون :آيه 108 .
[9] . چنين نيست كه مى پندارند ، آنها در روز قيامت از ديدار پروردگارشان محجوبند . سوره مطففين : آيه 15 .
آیه ١١٤ : « وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا ...»
- بازدید: 2050