مى گويند: عائشه مطالبى را كه در آن تنقيص و توهين و سبك كردن پيامبر ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ است. به عنوان روايت نقل مى كند. كه البته براى هر انسان غيرتمندى غيرقابل تحمّل است و از شنيدن آن ابا دارد سير اعلام النبلاء 2: 193 و 191 و ـ 172، و بعضى از آنها نيز قطعاً دروغ است و با موازين شرع و سيره پيامبر تناسب ندارد.
1 ـ عائشه مى گويد: «تزوجني بكراً» ; هنگام ازدواج من بكر بودم.
2 ـ همو مى گويد: «كان رسول الله يأتيه الوحي، وانا وهو في لحاف» همان. هنگاميكه زير يك لحاف بوديم وحى بر پيامبر ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ نازل مى شد.
3 ـ «إن عائشه تخبر الناس انه ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ كان يقبّل وهو صائم» بخارى 2: 2 كتاب العيدبن باب الحراب والدرق يوم العيد و ج 4: 47 ـ كتاب الجهاد، باب الدرق: صحيح مسلم
2: 6 9 كتاب صلاة عائشه روايت مى كند پيامبر اكرم همسر را مى بوسيد در حاليكه روزه بود.
4 ـ «عائشه: دخل علىٌّ رسول اللّه وعندي جاريتان تغنّيان بغناء بعاث فاضطجع على الفراش وحوّل وجهه ودخل ابوبكر فانتهرني، وقال: مزمارة الشيطان عند النبي فأقبل عليه رسول اللّه وقال: دعها، فلّما غفل، غمزتهما فخرجتا».بخارى 2: 2 كتاب العيد بن باب الحراب والدرق يوم العيد وج 4: 47 ـ كتاب الجهاد، باب الدرق صحيح مسلم
2: 6 9 كتاب صلاة العيدين بـ 4 باب الرخصة فى اللعب ج 19 روزى پيامبر بر من وارد شد در حاليكه دو كنيز مشغول آواز خواندن بودند، حضرت بدون توجه به آنان به بستر خود رفته و خوابيد، ناگهان ابوبكر وارد شده و مرا نهيب داده و گفت: موزيك شيطان در خانه پيامبر!! حضرت به او فرمود: به آنها كارى نداشته باش ـ يعنى بگذار به ساز و آواز خود ادامه دهند ـ همين كه ابوبكر كمى غفلت كرد به دو خواننده اشاره كردم كه صحنه را ترك كنند.
5 ـ تماشا و مشاهده رقص: «عن عائشه: قالت: وكان يوم عيد يلعب السودان بالدَّرق والحراب، فإما سألتُ النبى ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ وإما قال: تشتهين، تنظرين؟ فقلت: نعم، فأقامني وراءه، خدي على خده وهو يقول: دونكم يا بني أرفده حتى مللت قال: حسبك قلت: نعم: فقال: فاذهبي».بخارى 1: 169 ـ كتاب العيدين ب 2
6 ـ «وعنها جاء حبش يزفنون في يوم عيد في المسجد، فدعاني النبي فوضعت رأسي على منكبه، فجعلت أنظر الى لعبهم حتى كنت أنا التي أنصرف عن النظر اليهم».مسلم 2: 6 9 كتاب صلاة العيدين
يعنى گروهى از حبشه در روز عيد به مسجد آمده و در حاليكه مى رقصيدند پيامبر مرا ـ عائشه ـ را فراخواند و سر مرا به شانه خود گذاشته و به تماشاى آنان پرداختم.
عسقلانى مى گويد اين جريان ـ رقص احباش ـ سال هفتم هجرى يعنى به هنگاميكه عائشه شانزده ساله بود اتفاق افتاد. شرح نووى 6: 186
7 ـ «عن عائشه: كنت بين يدي رسول اللّه ورجلاي في قبلته ـ مزاحمة لسجدته ـ فإذا سجد غمزني فقبضت رجلي، فاذا قام بسطتها». البخارى 1: 1 7 / كتاب الصلاة، باب الصلاة على الفرائض. وص 136 باب التطوع فى خلف المرأة و ص 138
باب هل يغمز الرجل امراته عند السجود. و ج»: 81 / كتاب الصلاة باب ما يجوز من العمل فى الصلاة.
صحيح مسلم 2: 367 كتاب الصلاة باب 51 الاعتراض بين يدى المصلي ج 272
عائشه مى گويد: در برابر پيامبر اكرم دراز كشيده و مى خوابيدم. و دوپايم را در محل سجده پيامبر قرار مى دادم. چون ايشان به سجده مى رفت مرا «منگوش» مى گرفت!! پس فوراً پايم را جمع مى كردم. و چون پيامبر ـ براى ركعت ديگرى ـ برمى خواست دوباره پايم را دراز مى كردم.
-----------------------------------------
سوال کننده : احقاق الحق
منبع : www.alsoal.ir
عائشه مطالبى را كه در آن تنقيص و توهين و سبك كردن پيامبر(ص)است. به عنوان روايت نقل مى كند
- بازدید: 2113