شیعه امامیه بسیاری از احادیث و روایات خود، به ویژه در مسائل فقهی، را از امام ششم، جعفر بن محمّد صادق علیه السلام ، گرفته و بسیاری از سنّتها و آداب و رسوم شیعه منسوب به ایشان است، تا آنجا كه مذهب شیعه امامیه را «مذهب جعفری» مینامند. این مسئله مرهون شرایطی بود: سلسله بنی امیّه در سراشیبی سقوط قرار داشتند و خاندان عبّاسی هم هنوز قدرت تثبیت شده ای نداشتند.
امامت امام صادق علیه السلام از سال 114 تا 148 ق طول كشید كه دوران نسبتا طولانی 34 ساله را شامل میشد. از این مدت، 18 سال در اواخر دوران اموی سپری شد و 16 سال در اوایل دوران خلافت عبّاسی گذشت. امام صادق علیه السلام با استفاده از این شرایط، نسبت به بسط و گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی تلاش وافری نمود و به تدوین و تعمیق فقه و مبانی و سنن شیعی همّت گمارد و شاگردان زیادی در این جهت پرورش داد. روایات زیادی از بزرگداشت واقعه كربلا و شهادت حسین بن علی علیه السلام و یارانش توسط این امام نقل شده است كه به برخی از آنها اشاره میشود:
از عبداللّه بن سنان روایت شده است كه در روز عاشورا بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم، در حالیكه جمع زیادی اطراف ایشان را فرا گرفته بودند و ایشان چهرهای اندوهناك و غمگین و اشكبار داشت. عرض كردم: یابن رسول اللّه، از چه میگریید؟ خداوند دیده شما را نگریاند. فرمود: آیا تو در بیخبری به سر میبری؟ مگر نمیدانی در چنین روزی حسین علیه السلام به شهادت رسید؟ گریه به او امان نداد تا سخن بیشتری بگوید و همه مردم به گریه افتادند.[1]
چنانچه این روایت را درست بدانیم، به اوج خفقان عصر اموی و شدت برخورد آنان با سنّت های شیعی و به ویژه عزاداری امام حسین علیه السلام پی می بریم كه حتی یاران نزدیك امامان شیعه را نیز در بیخبری نگه میداشت كه البته جای تأمّل دارد.
زید الشحّام نقل میكند كه روزی نزد امام صادق علیه السلام بودیم. جعفر بن عثمان وارد شد و نزدیك امام نشست. امام به او فرمود: شنیده ام كه تو درباره حسین علیه السلام شعر میگویی. جعفر گفت: آری. با درخواست امام، جعفر اشعاری در رثای امام حسین علیه السلام خواند و امام و جمع حاضر گریه كردند. اشك بر چهره امام جاری گشت و فرمود: ای جعفر، فرشتگان مقرّب الهی سخن تو را شنیدند و گریه كردند، همچنان كه ما گریه كردیم. سپس فرمود: «كسی كه برای حسین علیه السلام شعر بگوید، خود گریه كند و دیگران را بگریاند، خدا بهشت را بر او واجب میكند و گناهانش را میآمرزد.»[2]
محمّد بن سهل میگوید: در ایام تشریق[3] به همراه كمّیت شاعر، خدمت امام جعفر صادق علیه السلام رسیدیم. كمّیت به امام عرض كرد: اجازه میفرمایید: شعر بخوانم؟ حضرت فرمود: بخوان كه این ایّام روزهای بزرگی هستند. پس حضرت خانواده خود را گفت كه نزدیك آیند و به اشعار كمّیت گوش دهند. كمّیت اشعاری در رثای امام حسین علیه السلام خواند. امام در حق كمیّت دعا كرد و برای او آمرزش طلبید.[4]
شیخ فخرالدین طریحی در كتاب منتخب روایت كرده است: چون هلال عاشورا پدیدار میشد، حضرت صادق علیه السلام اندوهناك میگردید و بر جدّ بزرگوارش سیدالشهداء علیه السلام میگریست و مردم از هر جانب به خدمت ایشان میآمدند و با او نوحه و ناله مینمودند و بر آن حضرت تعزیت میدادند و چون از گریه فارغ میگشتند، حضرت میفرمود: «ای مردم، بدانید كه حسین علیه السلام نزد پروردگار خود زنده و مرزوق است و پیوسته به عزاداران خود نگاه میكند و بر نامهای ایشان و پدرانشان و جایگاهی كه در بهشت برای آنها مهیّاست از همه داناتر است.»[5]
همچنین امام صادق علیه السلام از امام حسین علیه السلام نقل میكند: «اگر زائر و عزادار من بداند كه خداوند چه اجری به وی عطا خواهد فرمود، هر آینه شادی او از اندوهش بیشتر خواهد بود و زائر امام حسین علیه السلام با اهل خود برنمیگردد مگر مسرور، و عزادار من از جای برنخیزد، مگر آنكه جمیع گناهانش آمرزیده میگردد و مانند روزی میشود كه از مادر متولّد شده است.»[6]
تأكید امام صادق علیه السلام به زنده و گواه بودن امام حسین علیه السلام ، اشاره به آیاتی از قرآن كریم است كه ویژگیهای شهید را بیان میكند.[7] این مسئله بیانگر آن است كه امام صادق علیه السلام تلاش میكردند فضای مسمومی را كه بنی امیّه برای امامان شیعه از جمله امام حسین علیه السلام در جامعه ایجاد كرده بودند و آنها را افرادی طاغی و یاغی نسبت به حاكم اسلامی و امیرالمؤمنین میدانستند، با برپایی مجالس عزاداری و بیان حقایقی پیرامون شخصیت و قیام امام حسین علیه السلام پاك كنند و مسلمانان را به حقایق آگاه سازند و در اینباره، به قرآن، كه مورد وثوق و اجماع مسلمانان است، متوسّل میشدند.
__________________________________
[1] شیخ صدوق، امالی، مجلس 27.
[2] سید شرفالدین، فلسفه شهادت و عزاداری حسین بن علی علیه السلام ، ترجمه علی صحّت، تهران، مرتضوی، 351، ص 68.
[3] روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم ذیحجّه را كه حجّاج در سرزمین «منی» بیتوته میكنند و حالت اعتكاف دارند، «ایّام تشریق» میگویند.
[4] ابن قولویه، پیشین، باب 32، ص 112.
[5] فخرالدین طریحی، پیشین، ج 2، ص 483.
[6] همان.
[7] برای مثال، آیه «ولا تحسبنَّ الذین قُتلوا فی سبیلِ اللّهِ امواتا بَل احیاء عندَ ربِّهم یُرزقون.» (بقره: 155)
_______________
دانشنامه حوزه