از جابربن عبدالله (رضی الله عنه) نقل شده است که:
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در خارج کوفه دیدم پشت سر آن حضرت رفتم تا آن که آن حضرت به قبرستان یهود رسید. پس ایستاد و ندا کرد: ای گروه یهود! شنیدیم که به آن حضرت از داخل قبرها جواب دادند: لبیک لبیک، آن گاه فرمود: چگونه دیدید عذاب خدا را؟ گفتند: به سبب نافرمانی ما نسبت به شما در عذاب خدا هستیم تا روز قیامت، پس آن حضرت صیحه ای زد به صدایی مهیب که من از صدا بی حال شده به زمین افتادم، پس از آن که به هوش آمدم با علی (علیه السلام) مراجعت کرده داخل کوفه شدیم علی (علیه السلام) داخل مسجد کوفه شد و من عقب سر آن حضرت بودیم و شنیدیم که می فرمود: نه به خدا قسم نخواهم کرد نه به خدا نخواهد شد هرگز. عرض کردم: ای مولای من با چه کسی حرف می زنی در حالی که احدی را نمی بینم؟
در این جا فرمود: ای جابر برهوت آشکار شد پس شیبوبه و حبتر را در حالتی که در عذاب بودند در داخل تابوت دیدم پس آن دو مرد مرا صدا زدند و گفتند: یا اباالحسن برگردان ما را به دنیا تا اقرار کنیم به فضل تو و اقرار کنیم به ولایت و امامت تو.
گفتیم: نه والله نمی کنم و نه به خدا نمی شود این مطلب ابداً. سپس حضرت این آیه را خواند: و لورد و العادوا لمانهوا و انهم لکاذبون. یعنی: اگر برگردانیده شوند بر همان طریقه ای که بودند برمی گردند و ایشان دروغگویانند.
ای جابر هیچ کس نیست که مخالفت وصی پیغمبر نماید مگر آن که به صورت انسان کوری به صورت افتاده است محشور می شود.(1)
**************************************
1) بحارالانوار مجلسی و مناقب اهل بیت، ص 47 و 48.
50- تکلم علی با مردگان یهود
- بازدید: 981