علی (علیه السلام) بر منبر جامع کوفه بودند، ناگاه مردی برای وضو گرفتن از جا بلند شد.
آن شخص از مسجد بیرون رفت به سوی رحبه تا وضو بگیرد، ناگاه مار بزرگی مانع او شد.
پس از مقابل آن مار فرار کرد و به خدمت علی (علیه السلام) آمد و قضیه را به آن حضرت نقل کرد. علی (علیه السلام) بلند شد و تشریف آورد نزدیک آن سوراخی که افعی در آن بود.
شمشیر مبارک را بر در سوراخ گذاشت و فرمود: افعی از این جا خارج شو. طولی نکشید که آن مار بیرون آمد و با آن حضرت صحبت کرد، علی (علیه السلام) به آن مار عتاب کرد چرا مانع این مرد از وضو گرفتن شدی؟ جواب داد: این مرد شما را چهارمین خلیفه می داند یعنی شیعه شما نیست. آن گاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آن مرد فرمود: تو مرا خلیفه چهارم می دانستی؟
پس آن مرد بر سر خود زد و اسلام خود را کامل نمود.(1)
**************************************
1) مناقب اهل بیت، ص 156.
41- گفت و گوی علی (علیه السلام) با افعی
- بازدید: 467