متن حاضر می کوشد صرفنظر از آیات فراوانی که تنزیلاً یا تأویلاً بر امامت و افضلیّتِ حضرت امیر اشاره دارند، در صدد بررسیِ ذکرِ نام آن حضرت، در قرآن کریم برآید. همچنین ارائه ی پاسخی منصفانه و محققانه به پرسشی پُرتکرار و همیشگی از انگیزه های غیرِ قابلِ چشم پوشیِ تدوین این اثر به شمار می رود. مکرراً این پرسش از سوی دوستان و مخالفان مطرح میشود که چرا نام حضرت امیرالمومنین در کتاب الهی ذکر نشده است. بسیاری از پاسخگویان به این پرسشِ تاریخی نیز با همین پیشفرض که نام مبارک حضرت در قرآن به کارنرفته است، حکمتهای آن را بیان می دارند. کتابهایی هم در این خصوص از سوی بزرگان شیعه تألیف شده است. «لماذا لم یصرح باسم امیرالمومنین فی القرآن» تألیف سید مرتضی حسینی شیرازی، نمونه ایی از این تلاشها است. محققان متعددی نیز چون «علی اصغر رضوانی» در کتاب «امام علی مظلوم تاریخ» همین راه را پیموده اند. بسیاری از مراکز پاسخگویی مجازی نیز به ارائه ی پاسخهایی مشابه و هم منطق با این جریان ارائه نموده اند. امّا حقیقت آن است که نمی توان به راحتی ادعا نمود که نام حضرت امیر یعنی «علی» در قرآن کریم به کار نرفته است.
در مقابل ایده ی مذکور نیز نظریاتی در افواه برخی از صاحبنظران وجود داشته است. آخرین تلاشِ مکتوب در این جریانِ مخالف با ایده ی مشهور را محققِ عراقی «الدکتور نجاح الطائی» در کتابِ «لماذا ذُکر اسم علی فی القرآن کثیرا؟» به ثمر رسانده است. وی در این اثر با دخالت دادن اختلافِ قرائات، ادعا کرده که درهفت آیه از آیات قرآن نامِ حضرت امیر یعنی «علی» به کار رفته است.
ما در این اثر می کوشیم تا ثابت نماییم که نام حضرت امیرالمومنین علیه افضل صلوات المصلین در قرآن ذکر شده است. در این راه، مطابق با قرائتِ مشهور، یعنی قرائت حفص از عاصم دو آیه از آیات قرآن[1] را مورد بررسی قرار داده و شواهد و دلایل مُثبِتِ مدعای متن را مطرح مینماییم. پس از آن علتِ اخفای این امر بر صاحبنظران و پرسشگران را به بررسی و تحلیل می نشینیم. در پایان نیز به پرسشی دیگر در این خصوص پاسخ میگوییم. بنابراین متنِ حاضر را میتوان به سه بخش کلی تقسیم نمود:
1. بررسی آیه ی پنجاهم سوره ی مریم
2. بررسی آیه ی چهارم از سوره ی زخرف
پاسخ به پرسش های پیش رو
[1]. آیه ی پنجاهم از سوره مریم، و آیه ی چهارم از سوره زخرف
پیشگفتار
- بازدید: 595