5 «وَ إِنِّى خِفْتُ الْمَوالِىَ مِنْ وَرائِى وَ كانَتِ امْرَأَتِى عاقِراً فَهَبْ لِى مِنْ لَدُنْکَ وَلِيًّا»
ترجمه :
5. زكريا در مناجات با پروردگار بعد از اظهار ضعف و پيرى و اينكه عيال او عقيم و نازاست عرض كرد : و محققاً من خوف دارم كه پس از من ميراث من را ارحام دور ضبط كنند و من اولاد ندارم و عيالم عاقر [= نازا] است پس به من عنايت فرما از جانب خود اولاد كه وارث من باشد و ولىّ من پس از فوت من.
تفسير :
[در بيان برخى از احكام ارث]
(وَ إِنِّى خِفْتُ الْمَوالِىَ) انسان پس از رحلت از اين عالم يكى از احكام شرعيه [در مورد او ] اين است كه فرمودند: «أوْلى بِميراثِهِ أوْلى بِأحكامِه»[1] و طبقات ارث در ارحام سه طبقه است كه در قرآن مىفرمايد: (وَ أُولُوا الاَْرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِى كِتابِ اللهِ)[2] طبقه اول، والدين و اولاد و هر چه پايين آيند از نوهها. طبقه دوم، اجداد و جدّات و اخوه و اخوات. سيم ، اعمام و عمّات و اخوال و خالات و اولاد آنها. و حضرت زكريا از طبقه اول و دوم كسى را نداشت فقط طبقه سيم بنى اعمام بودند و گفتند: آنها هم اشرار بودند[3] . و در طبقه اول و دوم ممكن نبود كسى را پيدا كند فقط ممكن بود خداوند به قدرت كامله خود به او فرزندى عطا فرمايد كه اولى به ميراث او باشد، لذا گفت: (وَ إِنِّى خِفْتُ الْمَوالِىَ مِنْ وَرائِى) كه ارث من را آنها نبرند (وَ كانَتِ امْرَأَتِى عاقِراً) كه اميد اولاد از او ندارم مگر به قدرت كامله پروردگار (فَهَبْ لِى) به لطف و كرم خود (مِنْ لَدُنْکَ) از جانب تو ولو بر خلاف عادت باشد (وليّآ) كه اولاد پسرى به من عنايت فرمايى كه هم ميراث نبوّت و علم و تقوا را لياقت داشته باشد و هم اولى به احكام من باشد و هم وارث اموال من باشد و تمام نعم الهيّه، هبة الله است و تفضّل الهى.
______________________________________________________________________________________
[1] . كسى كه به احكام ميت سزاوار است، به ميراث او نيز شايسته است. اللمعة الدمشقيه،«الشهيد الاول»: ص20؛ مفتاح الكرامة: ج3، شرح ص436 و الينابيع الفقهية: ج2، ص677.
[2] . و خويشاوندان نسبت به يكديگر از ديگران در كتاب خدا سزاوارترند. آرى، خدا به هرچيزى داناست. سوره انفال: آيه 75.
[3] . ر. ك : مجمع البيان: ج6، ص6؛ تفسير قمى: ج2، ص48 وتفسيرنور الثقلين: ج3، ص3.
آیه 5 «وَ إِنِّى خِفْتُ الْمَوالِىَ مِنْ وَرائِى .....»
- بازدید: 722