7 « لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقِينَ »
ترجمه :
7. چرا نمىآورى بر ما ملائكه اگر تو هستى از راستگويان.
تفسير :
[ اشكال كافران و جواب آن ]
[آنان چنين گفتند] نظر به اينكه حضرت رسالت مىفرمود: بر من نازل مىشوند و جبرئيل امين وحى مىآورد، چنانچه در قرآن مىفرمايد:«وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ»[1].
لذا تقاضا كردند كه اين ملائكه كه مىگويى بر من نازل مىشوند به ما نشان بده تا باور كنيم؛ «لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ»؛ اگر آن ملائكه كه مدعى هستى چرا ما نمىبينيم؟ مگر ما با تو فرق داريم؟ همه بشر هستيم اگر بشر ممكن است تماس بگيرد با ملائكه چرا به ما نشان نمىدهى و اگر ممكن نيست پس چرا مدعى مىشوى؟ «إِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقِينَ» پس چون نشان نمىدهى تو كذّاب و دروغگويى.
جواب:
اولاً، لزوم ندارد كه ملائكه به صور جسمانى بر انبيا نزول كنند بلكه ارواح آنها با ارواح انبيا تماس مىگيرد، چنانچه در آيه مذكور فرمود: «عَلى قَلْبِكْ»و مراد از قلب، همان روح مقدس حضرت است و اين امرى است ممكن و خطورات قلبيه، چه آنها الهام ملكى باشد و چه وساوس شيطانى از همين باب است، زيرا خطور قلبى اختيار بشر نيست بغتةً مىآيد و البته منشأ دارد و منشأ آن يا الهام ملك است يا وسوسه شيطان.
و ثانياً، در مواقع نزول بلا يا بشارت به نعم، به صورت بشرى نازل و مشاهده مىشدند، مثل حديث ضيف ابراهيم: «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ»[2] در بشارت به اسحاق و مثل نزول بر لوط و خيال سوئى كه قوم لوط در حق آنها كردند و مثل نزول بر پيغمبر صلىاللهعليهوآله به صورت
دحيه كلبى[3] و نزول محمودِ مَلَك[4] در بشارت به تزويج فاطمه به على عليهالسلام[5] و مثل نزول ملائكه در جنگ بدر براى نصرت مسلمين و امثال اينها.
و اين امر در تحت اختيار انبيا نبوده هر موقعى به نحوى كه صلاح بود خداوند نازل مىفرمود.
و ثالثاً، بر فرض ملائكه هم نازل مىشدند مىگفتند: از كجا كه اينها ملك باشند شايد شياطين باشند يا بعض افراد بشر كه ما آنها را نمىشناسيم! و رابعاً، بر فرض معلوم مىشد كه اينها ملك هستند و مع ذلك ايمان نمىآوردند مستحق عذاب دنيوى مىشدند و ديگر مهلتى از براى آنها نبود، چنانچه در آيه بعد تصريح به اين موضوع نموده.
--------------------------------------------------
[1] . و محققاً اين قرآن هرآينه نازل شده پروردگار عالميان است كه جبرئيل، كه روح الامين است، نازل شده به اين قرآن بر قلب مبارك تو اى رسول محترم! براى اينكه بوده باشى از انذار كنندگان. سوره شعراء: آيات 192 ـ 194.
[2] . آيا خبر ميهمانان ارجمند ابراهيم به تو رسيد؟ سوره ذاريات: آيه 24.
[3] . دحيه كلبى: دحية بن خليفه يكى از صحابه پيغمبر بوده است كه شخصى زيباروى بوده و در كتاب اكمال الكمال با شرح مسلم آمده است: دحيه شخصى زيبا بوده كه به خاطر زيبايى او جبرئيل به صورت تمثال وى بر پيامبر نازل مىشده است و يكى از بزرگان و تا زمان خلافت معاويه هم زنده بوده و پيغمبر او را به سوى قيصر فرستاد و هنگامى كه ايشان را به روم فرستاد در دهان او آب دهان خود انداخت پس دحيه توانست به رومى تكلم كند. الثاقب فى المناقب: ص107 و شرح اصول كافى، مولا صالح مازندرانى: ج10، ص482.
[4] . از امام موسى بن جعفر عليهماالسلام روايت شده كه فرمودند: روزى پيامبر در مجلسى نشسته بودند، ملكى بر پيامبر داخل شد كه 24 صورت داشت . پيامبر به او فرمود: دوست من جبرئيل ، نديدم تا به حال تو را به اين صورت . ملك گفت: من جبرئيل نيستم، من محمود ملك هستم كه خداوند به من مأموريت داد تا نور را به نور تزويج كنم. پيامبر فرمودند: چه كسى را به چه كسى؟ ملك گفت: فاطمه را به على. وقتى ملك برگشت پشت و كتف او نوشته بود: «محمد رسول اللّه علىّ ولىّ اللّه » . الخصال: ص70، ح7.
[5] . امالى صدوق: ص654، ح1؛ بحار الأنوار: ج43، ص101، ح12؛ عوالم العلوم: ج11، ص374، ح25 و ص387، ح21 و بضعة المصطفى: ص171. همه اين منابع «راحيل» به جاى « محمود ملك » آوردهاند .
آیه ٧ « لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقِينَ »
- بازدید: 2552